برچسب : نویسنده : 4different-lovea بازدید : 16
فکر کنم حدود 1 ماه هست که میخواستم اینجا رو راه اندازی کنم ولی فرصت نمیشد..
این شد که الان این اتفاق افتاد و ما اینجا هستیم..
هر روز نزدیک 10 تا پست برای وبلاگ توی ذهنم میساختم ولی الان انگار ذهنم پوچ شده و هیچ ذهنیتی برای نوشتن ندارم..
برچسب : نویسنده : 4different-lovea بازدید : 8
برچسب : نویسنده : 4different-lovea بازدید : 15
آخرِ آخرش میرم دنبال کاری که از صبح تا شب با بچه ها سرگرم باشم..
من و چه به دکتر شدن و دیدن درد و سختی بچه های کوچولو؟!
واقعا یکی از اصلی ترین دلیل هام برای در نظر نداشتن رشته پزشکی همین جریانه!
باشد که خداوند عقل ما را بر احساس مان حاکم فرماید تا بتوانیم آینده نگرانه تصمیم بگیریم..
شاید هم درسم رو که خوندم و تموم شد یک مهدکودک تاسیس کنم..
اگر میتونستم حتما کاری میکردم که زمان در همین لحظه بایسته و من هیچوقتِ هیچوقتِ هیچوفت 18 ساله نشم..
برچسب : نویسنده : 4different-lovea بازدید : 16
برچسب : نویسنده : 4different-lovea بازدید : 10
برچسب : نویسنده : 4different-lovea بازدید : 7
برچسب : نویسنده : 4different-lovea بازدید : 9
دایی ام از اون سر دنیا زنگ زده بود تولدم رو تبریک بگه، پسردایی ام که 9 سالشه از اون طرف میگفت:
dont give boyfriend
بعد دایی ام گفت: روت تعصب داره میگه بهش بگو boyfriend نگیره!!!
تلفن رو که قطع کردم بغض کردم که چقدر دلم برای تک تک شون تنگ شده..
ولی الان فقط یاد متعصب کوچولوی 9 ساله میفتم و کیلو کیلو توی دلم قند آب میشه براش و میخندم..
برچسب : نویسنده : 4different-lovea بازدید : 10
برچسب : نویسنده : 4different-lovea بازدید : 10